جنبش رفاه دیجیتال ثابت می کند که ویندوز فون مایکروسافت یک چیز درست را داشته است
5 دقیقه خواندن
منتشر شده در
صفحه افشای ما را بخوانید تا بدانید چگونه می توانید به MSPoweruser کمک کنید تا تیم تحریریه را حفظ کند ادامه مطلب
شما تا الان متوجه شده اید. این دیگر فقط تلفن نیست. هر رایانهای که دارید، از Chromebook ساده، رایانههای ویندوزی که همه کارها را انجام میدهند تا MacBook گرانقیمت با یک مرکز اعلان ارائه میشوند تا به شما کمک کند زندگی خود را مدیریت کنید. با نزدیک شدن به پایان سال 2018، هر رایانه ای که در اختیار دارید راهی برای اطلاع رسانی به آن اعلان ها ارائه می شود. دلیلش این نیست که اعلانها به عنوان مفهوم مشکلی دارند. ما باید بدانیم که ایمیلها و پیامکهای ما چه زمانی وارد میشوند. این است که از آنها سوء استفاده شده و به غل و زنجی تبدیل شدهاند تا ما را به طور نامحدود به دستگاههایمان متصل نگه دارند.
ویندوز فون مایکروسافت اکنون در بهترین حالت یک داستان هشدار دهنده است. گوشی هوشمندی که مانند ایکاروس کار می کرد، بسیار دور از حد معمول به سمت خورشید پرواز کرد و سقوط کرد. سیستم عامل ایده های بسیار روشنی داشت، اما امروز به یکی از این ایده ها فکر خواهم کرد که فقط در نگاه به گذشته واقعاً خوب به نظر می رسد، به ویژه کاشی های زنده. نه، نه خود کاشیها - بلکه از آنچه تجسم میکردند و فلسفه پشت آنها. یکی از انتقادات عمده ای که به ویندوز فون وارد شد و به شکست آن در دریافت برنامه ها کمک کرد، عدم چسبندگی بود. ذاتی مفهوم کاشیهای زنده این انتظار بود که کاربران وارد شوند، به کاشیها نگاه کنند و بدون نیاز به صرف زمان زیاد در هر اپلیکیشن به زندگی خود ادامه دهند. این فلسفه بود که محتوا را بر طراحی کروم ویندوزفون سوق داد. وارد شو، برو بیرون، ادامه بده.
پلتفرمهای دیگری مانند iOS و Android این چسبندگی را داشتند و توسعهدهندگان برنامهها وارد این کار شدند. اکنون، کاربران خود را غرق اعلانها و برنامههایی میبینند که از شما میخواهند مدام برگردید. معلوم شد که عسل تنها چیزی نیست که چسبناک است. تله موش ها هستند، و کاربران جوندگانی هستند که کمی به این برنامه و آن اغوا می شوند.
در مقاله هاوارد، دانشمندان علوم اعصاب شناختی نشان دادهاند که محرکهای اجتماعی پاداش - چهرههای خندان، تشخیص مثبت همسالانمان، پیامهای عزیزانمان - همان مسیرهای پاداش دوپامینرژیک را فعال میکنند. توضیح می دهد"تلفن های هوشمند تقریباً نامحدودی از محرک های اجتماعی را برای ما فراهم کرده اند، چه مثبت و چه منفی. هر اعلان، خواه یک پیام متنی، یک "لایک" در اینستاگرام یا یک اعلان فیس بوک باشد، این پتانسیل را دارد که یک محرک اجتماعی مثبت و هجوم دوپامین باشد.
رسانه های اجتماعی و مرکز اعلان رایانه شما هر دو این تحریک را فراهم می کنند. هدف هر اسنپ، متن و ایمیل جدید این است که کاربر احساس مهم بودن کند و او را جذب کند. کاربران شبکه های اجتماعی از این تأثیر غافل نیستند و شرکت ها را با شک و تردید می بینند. فیس بوک، برای یک، متهم (نادرست) شده است جلوگیری از اعلانها در اینستاگرام برای فریب دادن کاربران برای استفاده بیشتر از این برنامه در حالی که تمایل به اعتبارسنجی دارند.
اکنون مردم نگران این هستند که چه مدت در رسانه های اجتماعی سپری می کنند، چه قربانی تبلیغات باشند. چه از سوی دولت روسیه و چه از سوی دولت ایران، شرکتهای رسانههای اجتماعی را به واکنش واداشت. آنها نگران هستند که آیا تبلیغات بیش از حد مزاحم هستند و گوگل را مجبور به ارسال آن می کند مرورگر کروم با مسدود کننده تبلیغات داخلی. اعلانهای بسیار زیاد، مرکز اعلانها را بیفایده کرده است، بنابراین اکنون پنهان کردن یا نادیده گرفتن آنها آسانتر است. این نیست که این نگرانیها جدید باشند، مقالاتی که در سال 2012 پیش میروند این نگرانیها را مطرح کردهاند. تفاوت اکنون این است که شرکت های رسانه های اجتماعی در حال تماشا، گوش دادن و توجه به این مکالمات مختلف هستند.
وقتی صحبت از اعتیاد به میان میآید، شرکتهایی مانند فیسبوک، اپل و گوگل تدابیری را اتخاذ کردهاند تا تعیین کمیت مدت زمان استفاده از خدمات آنها را برای ما آسانتر کنند. این بدان معنا نیست که آنها نمیخواهند ما از خدمات آنها استفاده کنیم، فقط میخواهند "زمان به خوبی صرف شود." بنابراین اینستاگرام اکنون به شما میگوید که چه زمانی باید پیاده شوید. شما از دفعه قبل هر عکسی را دیده اید، بروید و کار دیگری انجام دهید. اپل و گوگل بر استفاده شما نظارت خواهند کرد و داده های کمی را در اختیار شما قرار می دهند. آنها به شما میگویند در رسانههای اجتماعی چه میکنید، چه مدت برای هر اپلیکیشن اختصاص دادهاید، چرا و چرا. میتوانید به خودتان بگویید که در هر زمانی دست از کار بکشید، یا حتی محدودیتهایی مانند صحبت کردن والدین با فرزندشان اعمال کنید. 30 دقیقه اینستاگرام در روزهای هفته. قول میدهم."
اکنون، در پایان سال 2018، تلفنهای هوشمند و لپتاپهای ما همگی با یک بند عرضه میشوند. گوگل همراه است سلامت دیجیتال. اپل هم همینطور مایکروسافت همان را ندارد، اما تمرکز کمک فناوری است که تقریباً بسیاری از عملکردها را برآورده می کند. هنوز کامل نیست. ما هنوز برای چک کردن تلفن هایمان آموزش دیده ایم. برخی از سازندگان دستگاه همچنان اعلانهای اشتباه و ناخواسته ارسال میکنند. اما این یک شروع است.
گفتگوهای ارزشمندی که در مورد بازیابی کنترل فناوری آغاز شد، روشنگر بود. پیش از این، ما به عنوان یک جامعه درگیر نوعی تکنو شوونیسم بودیم. بهجای فکر کردن به تأثیرات فناوری جدید، در مقطعی با خوشحالی به بازیهایی برای شرکتهای فناوری بزرگ تبدیل شدیم و اخبار را با دادههای الگوریتمهایی که چیزهایی را کنترل میکردیم که نمیتوانستیم با اطلاعاتی که به آنها دسترسی نداشتیم، تغذیه میکردیم. در سال 2018، کنترل زندگی دیجیتال خود را پس گرفتیم. اگر فقط کمی.