استیون سینوفسکی دفاع کرد

نماد زمان خواندن 11 دقیقه خواندن


خوانندگان به پشتیبانی از MSpoweruser کمک می کنند. در صورت خرید از طریق پیوندهای ما ممکن است کمیسیون دریافت کنیم. نماد راهنمای ابزار

صفحه افشای ما را بخوانید تا بدانید چگونه می توانید به MSPoweruser کمک کنید تا تیم تحریریه را حفظ کند ادامه مطلب

راه اندازی ویندوز 8

در پی خروج ناگهانی استیون سینوفسکی، منابع مختلف او را تا حدودی یک مرد بزرگ ترسیم کرده اند.

سوریل امین یکی از معدود افرادی بود که از او دفاع کرد و این دفاع جامع را از آنچه او به عنوان مردی نسبتاً بزرگ ترسیم می‌کند منتشر کرد که رفتنش ضرری برای مایکروسافت است.

او می نویسد:

من سعی می کنم این را کوتاه نگه دارم زیرا انگلیسی من عالی نیست (این زبان دوم من است)، اما احساس کردم باید چیزی در این مورد بنویسم. زمینه مهم است، یعنی مهم است که به تاریخ نگاه کنیم و سعی کنیم ببینیم چرا اتفاقات رخ داده است و اشتباهات قبلی را دوباره تکرار نکنیم.

من پوشش های زیادی در مورد خروج سینوفسکی دیده ام که بسیار مغرضانه بوده است. کاملاً واضح است که وبلاگ نویسان و مطمئناً تکنوراتی ها اصلاً سینوفسکی را دوست نداشتند. دلیل این امر بسیار ساده است، او مایکروسافت را بیش از حد باز و شفاف به مایکروسافتی که در آن اطلاعات آنچنان بی‌رویه منتشر نمی‌شود، گفت. اپل همیشه اینگونه بوده است، بنابراین افرادی که اپل را پوشش می دهند این انتظار را دارند و واقعاً از این موضوع شکایت نمی کنند. در واقع، محرمانه بودن برای اپل در ایجاد حجم های دیوانه کننده تبلیغات سود بسیار زیادی داشته است. برای درک اینکه چرا سینوفسکی این کار را انجام داد، باید نگاهی به ویندوز ویستا بیندازید، زمانی که نام رمز آن Longhorn بود و چیزها را در چارچوب و دیدگاه قرار داد.

Longhorn یک پروژه بسیار جاه طلبانه بود که توسعه آن به سال 2001 باز می گردد، مدت کوتاهی پس از انتشار ویندوز XP. Longhorn در ابتدا قرار بود چندین ویژگی جدید از جمله WinFS، گرافیک برداری، و نوار کناری جدید رادیکال را برای جایگزینی نوار وظیفه و تغییرات قابل توجهی در هسته ارائه دهد. همچنین فناوری‌هایی به نام «Avalon and Indigo» را به ارمغان می‌آورد که در نهایت به عنوان فناوری بسیار متفاوتی به نام چیزی که اکنون به عنوان Windows Presentation Foundation می‌شناسیم، به پایان رسید. Longhorn توسط جیم آلچین رهبری شد که بسیاری از آنچه برای Longhorn در PDC 2003 برنامه ریزی شده بود را به نمایش گذاشت. مردم واقعاً در مورد کاری که مایکروسافت در این زمان انجام می داد هیجان زده بودند و مایکروسافت در این زمان نیز شرکت فناوری غالب بود. چیزی که بعداً متوجه شدیم این بود که دموهایی که در PDC 2003 نشان داده شد، دموها و ویدیوهای مفهومی جعلی بودند و کد واقعی در حال اجرا نبودند. اگر امروز به دموهای مایکروسافت نگاه کنید، آنها همیشه تاکید می کنند که این کد واقعی است که بر روی یک ماشین واقعی در زمان واقعی اجرا می شود. همانطور که متوجه شدیم، مایکروسافت بیش از حد وعده داده و به شدت کم عرضه خواهد شد. در طول دو سال آینده، جیم آلچین به طور سلطنتی توسعه Longhorn را خراب می کند. به یاد دارم که Longhorn Build 4074 را در سال 2004 نصب کردم و می دانستم که این پروژه با مشکل جدی روبرو شده است. در سال 2004 مایکروسافت تصمیم گرفت پروژه را مجدداً تنظیم کند و اساساً از ابتدا شروع کند. برای همه مقاصد، توسعه ویندوز ویستا 2 سال طول کشید و در سال 2006 منتشر شد. جیم آلچین در پایان توسعه ویستا بازنشسته شد. روحیه علاقه مندان و هواداران مایکروسافت در زمان عرضه ویستا به پایین ترین حد خود رسید. یک نسخه در ابتدا فوق جاه طلبانه اکنون بسیار متوسط ​​تر بود و با مشکلات سخت افزاری زیادی روبرو بود زیرا مدل درایور تغییر کرده بود. Vista محصول خوبی بود، اما در میان حامیان مایکروسافت از آن دفاع نمی‌شد و این منجر به مشکلات درک گسترده‌ای شد. اپل در همین زمان نیز شروع به رشد کرد و آی‌پاد اکنون جذابیت زیادی پیدا کرده است. مایکروسافت نتوانست به انتقادات ویستا پاسخ دهد. بازاریابی همیشه در مایکروسافت یک مشکل بوده است.

حالا به Sinfosky. سینوفسکی در سال 1989 (سال تولد من!) در سن 23 سالگی، بلافاصله پس از دریافت مدرک کارشناسی ارشد در علوم کامپیوتر از دانشگاه ماساچوست آمهرست، به مایکروسافت پیوست. او با جلب توجه بیل گیتس و تبدیل شدن به یک دستیار فنی به قدرت رسید. او تا حدی مسئول انتشار یادداشت «موج جزر و مد اینترنت» در سال 1995 (Bing it) توسط گیتس بود. چند لحظه بعد، سینوفسکی تهدید کرد که اگر تکلیف دلخواه به او داده نشود، استعفا خواهد داد. گیتس گفت که نمی تواند مایکروسافت را بدون استیون تصور کند. به عنوان تسلیت، رهبری مایکروسافت در آن زمان برخی محصولات دیگر را تحت کنترل سینوفسکی قرار داد. (از مقاله sfgate) این در نهایت منجر به این شد که سینوفسکی با آفیس 2000 مسئول آفیس شود. او به دلیل انتشار به موقع آفیس، Office 2000، سپس Office XP، Office 2003 و در نهایت آفیس 2007 شناخته شد. جالب توجه است. استفان الوپ (مدیر عامل فعلی نوکیا) پس از خروج سینوفسکی برای تصاحب ویندوز بر آفیس نظارت کرد. ستوان اول سینوفسکی جولی-لارسون گرین با سینوفسکی قیام کرد و مسئول معرفی روبان در آفیس 2007 بود. استیو و جولی برای مدتی با هم رابطه داشتند، اما این تا حد زیادی بی ربط است.

بنابراین، اکنون آفیس 2007 منتشر شده است، جیم آلچین بازنشسته شده است، و اکنون بیل گیتس می گوید که در سال 2008 کناره گیری می کند. بیل گیتس ری آزی را به عنوان جایگزین خود انتخاب کرد. ری اوزی فاجعه بار بود و هیچ چشم اندازی برای مصرف کنندگان نداشت. بالمر در این زمان چند سالی است که مدیرعامل بوده است. با توجه به اینکه مایکروسافت نمی‌خواهد سیستم عامل بعدی 5 سال طول بکشد تا عرضه شود و حفره رهبری را پاک کند، استیون سینوفسکی برای پر کردن این شکاف قدم برداشت. او به ویژه ارزشمند بود زیرا سابقه اثبات شده ای در انجام به موقع کارها داشت. علاوه بر این، او بر نسخه جاه طلبانه آفیس نظارت داشت که به تازگی منتشر شده بود (Office 2007) که به خوبی جواب داده بود.

در سال 2008 سینوفسکی یادداشتی به نام شفافیت در برابر شفافیت در یک پست وبلاگ نوشت. این واقعا وبلاگ نویسان را عصبانی کرد. و ما از شرکتی که قلب خود را در مورد ویستا ریخته بود، به شرکتی رسیدیم که اساساً چیزی در مورد کاری که قرار است در مورد ویندوز 7 انجام دهد، نگفته بود. Sinfosky فلسفه کم‌امید بودن و ارائه بیش از حد را انتخاب کرد. زمانی که سینوفسکی مدیریت بخش ویندوز را به دست گرفت، تعدادی از افراد را اخراج کرد، بسیاری از آن‌ها منجر به خرابکاری ویستا شده بودند. او همچنین افراد زیادی را از سمت آفیس وارد بخش ویندوز کرد. سینوفسکی همچنین بسیاری از مدیران میانی را حذف کرد. این باعث شد که تعداد زیادی از مدیران ارشد مایکروسافت را ترک کنند یا به سمت Windows Azure یا Windows Entertainment (Xbox) شرکت بروند. قابل ذکر است که جی آلارد و رابی باخ در سال 2010 از سمت خود کناره گیری کردند، بسیاری گفتند که این موضوع مربوط به سینوفسکی است اما این به سادگی اینطور نیست. خرابی Zune و یک میلیارد دلار به دلیل مشکلات گرمای بیش از حد سخت افزار xbox باعث ترک آنها شد.

Sinofsky در نهایت یک محصول عالی با ویندوز 7 ارائه کرد و مهمتر از آن به موقع بود. او تغییرات زیادی را در منوی شروع و نحوه عملکرد نوار وظیفه ایجاد کرد. سینوفسکی با توسعه ویندوز 8 در مایکروسافت به رشد و قدرت خود ادامه داد. او و جولی-لارسون گرین نگاهی جدی به مسیر حرکت جهان انداختند و تصمیم گرفتند ویندوز را به طور اساسی اصلاح کنند. چیزی که اکنون داریم ویندوز 8 است که مطمئنم همه شما آن را دنبال کرده اید. سینوفسکی همچنین تصمیمات سخت بسیاری گرفت که فکر می‌کنم بدون او انجام نمی‌شد. اولاً او اجازه نسخه تبلتی از سیستم عامل ویندوز فون را نداد. فروش تبلت همیشه زیرمجموعه ای از فروش گوشی بوده است. تعداد آیفون‌های فروخته‌شده از آی‌پد، فروش تلفن‌های اندرویدی بیشتر از تبلت‌های اندرویدی و فروش بلک‌بری بیشتر از کتاب‌های بازی. تعداد بسیار کمی ویندوز فون فروخته شده بود، حتی تعداد کمتری از تبلت های ویندوزفون فروخته می شد. من مطمئن هستم که این یک محصول عالی بود، اما در نهایت باعث اتلاف منابع خواهد شد. ویندوز فون 7/7.5 نیز تصمیم گرفت به جای کد بومی، از کد مدیریت شده استفاده کند. از نظر تئوری، این عالی به نظر می رسد و وعده های زیادی برای آن وجود دارد، اما به خوبی عمل نکرده است. این بخشی از دلیل شکست ویندوزفون در جذب بسیاری از توسعه دهندگان تلفن همراه است که برنامه های کد بومی را در iOS می نویسند. تیم ویندوز فون فناوری هایی مانند silverlight، .net، xna را به عنوان پلت فرم توسعه خود پیاده سازی کردند. سینوفسکی تصمیم گرفت که با اینها همراه نشود و در نهایت درست بود. تیم ویندوز فون با ویندوز فون 8 به هسته کامل ویندوز 8 تغییر مکان داد و اکنون می توانید برنامه ها را با کد اصلی بنویسید. این نیز تا حدی با کار Sinofsky با پورت کردن هسته به ARM امکان پذیر شد. Xna در حال حاضر نیز برای توسعه بازی‌های آینده رفته است، و من فکر می‌کنم این گمانه‌زنی را نشان می‌دهد که Xbox.vnext نیز بر اساس هسته ویندوز 8 خواهد بود. در واقع دیوید کاتلر اکنون در تیم Xbox است (لطفاً Showstoppers نوشته گری پاسکال را بخوانید). سینوفسکی به همراه جول لارسون گرین نیز از حامیان سرسخت مایکروسافت سرفیس بودند و از مخفی نگه داشتن آن اطمینان حاصل کردند.

بنابراین، اکنون به پوشش تکنوراتی در مورد استیون سینوفسکی می رویم. من یک طرفدار MSFT هستم و عموماً طرفدار پل توروت، مری جو فولی، پیتر برایت و غیره هستم. از Sinofsky متنفر هستید زیرا او آشکارا اطلاعاتی در مورد توسعه ویندوز 7 و ویندوز 8 به آنها نداده است و تصمیم گرفته است چیزهای بیشتری را مخفی نگه دارد. این هفته گذشته در دو پادکست پل توروت، او آشکارا اعتراف کرد که از سینوفسکی متنفر است، زیرا نوشتن کتابش را برای او دشوارتر کرده است. Sinofsky بیلدهای داخلی ویندوز 8 را به Thurrott نداد تا بتواند کتاب خود را راحت تر بنویسد. Thurrott همچنین معتقد است که او حق دارد از مایکروسافت اطلاعات دریافت کند زیرا در مورد مایکروسافت می نویسد و به مصرف کنندگان در مشکلات فنی کمک می کند. من مطمئن هستم که بسیاری از شما به یاد دارید که Thurrott از حذف شیشه هوا توسط مایکروسافت از ویندوز عصبانی بود، حتی اگر این تصمیم درست به دلیل عمر باتری بود. خوب حالا معلوم می شود که توروت فقط از این بابت عصبانی بود زیرا مجبور شد برای کتابش مجدداً اسکرین شات بگیرد، زیرا اکنون هوازی وجود نداشت. مایکروسافت یک شرکت خصوصی است که می تواند آنچه را که می خواهد انجام دهد و Thurrott چیزی بدهکار نیست. مری جو فولی همچنین گفت که از سینوفسکی متنفر است زیرا او را در لیست سیاه مایکروسافت قرار داده است. وبلاگ نویسان ممکن است بدون Sinofsky وضعیت مالی بهتری داشته باشند زیرا با دسترسی بیشتر به شرکت می توانند اطلاعات بیشتری دریافت کنند و پست های وبلاگ بیشتری بنویسند. همچنین ترافیک زیادی به جای وبلاگ های دیگر به وبلاگ خود سینوفکی رفت. کارشناسان همچنین می گویند سینوفسکی کار با یک متکبر سخت بود. واضح است که آنها هرگز برای یک شرکت کار نکرده اند. خوب استیو جابز و بیل گیتس نیز مغرور، متکبر و سختگیر بودند. رهبران باید تصمیمات سختی بگیرند و این همیشه باعث عصبانیت برخی افراد می شود. شکایات دیگر عبارتند از اینکه او Silverlight را در آغوش نگرفت. Silverlight یک نسخه حرامزاده از WPF بود که بیش از حد به منابع نیاز داشت. داره میمیره چرا چیزی را که در حال مرگ است در آغوش بگیریم؟ همچنین کارشناسان پیشنهاد می کنند که اسکات گاتری جایگزین عالی برای سینوفسکی خواهد بود. با من شوخی میکنی؟ ما به فردی مسئول نیاز داریم که برای مصرف کنندگان بجنگد و تغییرات اساسی ایجاد کند، فردی با دیدگاهی مانند سینوفسکی.

Sinofsky چیزی جز عالی برای مایکروسافت نبوده است. او برای مصرف کنندگان جنگیده است و تصمیمات سختی گرفته است که دیگران نمی توانند داشته باشند. سینوفسکی باعث شد قطارها به موقع حرکت کنند. او زبان طراحی مترو را پذیرفت و از تیم Zune و تیم ویندوزفون وام گرفت. کاملاً واضح است که سینوفسکی استعفا داد. من معتقدم که او می‌خواست قدرت بیشتری داشته باشد یا تصمیمات خاصی به راهش برود که نشد و در نهایت تصمیم گرفت استعفا دهد. بالمر در دهه گذشته در محافظت از خود و موقعیت مدیرعاملی خود عالی عمل کرده است. من فکر نمی‌کنم که او می‌خواست سینوفسکی قدرت بیشتری کسب کند و به طور بالقوه مدیرعامل شود. گویای این است که او موقعیت سینوفسکی را به دو زن تقسیم کرد که فکر می کنم به راحتی می تواند آنها را کنترل کند. من فکر می کنم نفوذ و میراث سینوفسکی بر شرکت باقی خواهد ماند حتی اگر او دیگر آنجا نباشد. چیزهای بیشتری قرار است تا زمانی که زمان مناسب برای انتشار اطلاعات باشد، مخفی نگه داشته شود. مایکروسافت نیز بیشتر و بیشتر به سمت سخت افزار خواهد رفت. من معتقدم که ما سینوفسکی را چند سال بعد به عنوان مدیر عامل مایکروسافت خواهیم دید.

ویرایش: همچنین باید توجه داشت که Thurrott برای بررسی اولیه SurfaceRT مورد بی مهری قرار گرفت و از آن زمان تاکنون به شدت آن را مورد انتقاد قرار داده است. چه گریه ای

لعنتی، خوب، من یک درهم ریختگی نامنسجم و طولانی نوشتم، اما مجبور شدم این را از روی سینه ام حذف کنم. من این را به هر حال پست می کنم. حتی اگر کسی احتمالاً این را نخواهد خواند. لول

TL؛ دکتر: استیون سینوفسکی راک می زند و برای مایکروسافت خوب بود! من همچنین معتقدم که او به میل خودش استعفا داد. وبلاگ نویسان از او متنفرند زیرا به دلیل داشتن اطلاعات کمتر در مورد شرکت ضرر مستقیم مالی داشتند و کارهای خوبی که انجام داد را نادیده گرفتند.

PS رابطه عشق و نفرت با سینوفسکی و وبلاگ نویسان را می توان به سال 2007 ردیابی کرد که با لانگ ژنگ شروع شد. http://www.istartedsomething.com/20071207/director-windows-disclosure/

مشاهده موضوع در Reddit اینجا.

بیشتر در مورد موضوعات: مایکروسافت, استیون سینوفسکی

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *