نقد و بررسی: Wolfenstein II: The New Colossus - یک زمان خوب
7 دقیقه خواندن
منتشر شده در
صفحه افشای ما را بخوانید تا بدانید چگونه می توانید به MSPoweruser کمک کنید تا تیم تحریریه را حفظ کند ادامه مطلب
بستن یک کمپین بازاریابی قابل توجه، بازی Wolfenstein II: غول جدید به وعده Bethesda و MachineGames مبنی بر دنیایی وحشیانه پر از نازی هایی که منتظر کشتار هستند، عمل می کند. New Colossus در E3 2016 مورد توجه قرار گرفت، اما امسال اولین نگاه خود را به آن دریافت نکردیم. Wolfenstein بازگشته و بهتر از همیشه با این جدیدترین ورودی.
Wolfenstein II در زمانی منتشر می شود که پیام آن - یعنی: نازی ها شرور هستند - به شدت مورد نیاز است. نئونازیهای واقعی و برتریطلبان سفیدپوست در خیابانهای ما راه میروند، که از لفاظیهای نفرتآمیز و خطرناک جسور شدهاند. مهم نیست که این گروه ها چقدر کوچک به نظر می رسند، حتی یک نازی هم خیلی زیاد است. The New Colossus موضع سختی در مورد این نوع افراد اتخاذ می کند و صریحاً می گوید که آنها به آمریکا تعلق ندارند، حتی اگر گاهی اوقات به عنوان کاریکاتورهای فوق العاده به تصویر کشیده شوند. ایدئولوژی نازی نباید آنقدر رایج باشد که این موضع بحث برانگیز شود، اما متأسفانه چنین است. در حالی که برخی از مواد تبلیغاتی بازی به شدت در فضای سیاسی کنونی ما نقش داشته است، خود بازی کمتر به جزئیات آن میپردازد. چه برتریطلبان سفیدپوست آشکارا تجمع میکردند یا نه، ولفنشتاین دوم همیشه قصد داشت شروران نازی سادیستی و راههای شرورانه برای کشتن آنها را به نمایش بگذارد. این گونه رفتار کردن نوعی بیانیه سیاسی ارتجاعی به موقع است - اگرچه قطعا سیاسی است - به این معنی است که فراموش کنیم که این هویت سریال از ابتدا بوده است.
طراحی سطح مناطق خاص، با قطعات بزرگ که واقعاً شما را به بازی می کشاند، نفس گیر است. یکی از اولین سطوح، شما را به منهتن سفر میکند، که به نظر میرسد پس از رها شدن بمبها، مستقیماً از Fallout بیرون کشیده شده است. ماموریت دیگر این است که به یک مرکز مخفی نازی ها در رازول بروید که صنعتی و بکر به نظر می رسد. کاوش کامل در این مکانها به شما تعدادی کلکسیون و ارتقاء مخفی پاداش میدهد. نردبان ها و فضاهای خزیدن نیز می توانند به گذرگاه های مخفی منتهی شوند که می توان از آنها برای جلوگیری از خوشه های دشمنان استفاده کرد. این یک بازی خطی است، اما طوری طراحی شده است که احساس آن را نداشته باشد.
فرقی نمیکند توپها را به دیوار بکشید و بیرحمانه همه چیز را در مسیر خود از بین ببرید یا به صورت مخفیانه از سطوح عبور کنید تا بیصدا دشمنان خود را از بین ببرید، متوجه خواهید شد که Wolfenstein II با سبک بازی دلخواه شما سازگار است. زرادخانه ای از سلاح ها در اختیار شماست، از تپانچه های خاموش گرفته تا توپ های لیزری، همه برای ارتقاء در دسترس هستند. حتی بهتر از آن، هر ترکیبی از این ها می تواند دوگانه باشد. ذخایر فراوان مهمات را می توان در همه جا پیدا کرد و اجساد مرده را غارت کرد. من شخصاً دوست دارم در صورت امکان از طریق بازی ها مخفی کاری کنم، و انجام این کار در Wolfenstein بسیار رضایت بخش بود. حواس دشمنان را می توان با شلیک تپانچه خاموش پرت کرد و سپس از پشت سر زد و با هش کتک زد. زمانبر و روشمندتر از این است که فقط از میان بروم، اما من دوست دارم دشمن را بدون اینکه بدانند من آنجا بودم بیرون بکشم. تیراندازی اول شخص زیادی وجود ندارد که این نوع تنوع را در گیم پلی خود ارائه دهد.
بی جی بلازکوویچ پس از تجربه نزدیک به مرگ خود در پایان نظم جدید، پنج ماه در کمای طولانی به سر می برد. بازی با افزایش مخاطرات فوق العاده بالا آغاز می شود زیرا Frau Engel زیردریایی Creisau Circle را پیدا کرده و ضربه بزرگی به مقاومت وارد کرده است. بیلی برای ادای احترام به اعضای کشته شده خود و آزادی آمریکا، تصمیم می گیرد آتشی روشن کند که انقلابی را در بین کسانی که از ایستادگی در برابر رژیم ظالم می ترسند، شعله ور کند. با سفر در سراسر کشور، از ویرانههای منهتن تا تگزاس جنوبی، جایی که اعضای KKK آزادانه در خیابان راه میروند و با برداشتی نابسامان از شهر روزمره آمریکایی شما، BJ در خط مقدم است و برخی از قدرتمندترین سلاحها را به آستان نازیها میآورد. در حالی که برخی از صحنه های بعد از بازی من را شوکه کرد، در ابتدا پیش بینی های هوشمندانه ای وجود دارد. بدون اینکه آن را خراب کنید، به شوشانا، هیبرید گربه/میمون، و چگونگی پیدایش آن توجه کنید.
فلاشبکهای دوران کودکی بیلی نیز بخشهای مهمی از داستان هستند، زیرا او در حالی که به آیندهاش فکر میکند با گذشتهاش دست و پنجه نرم میکند. Blazkowicz در واقع از طرف مادرش یهودی است و پدری بسیار بدرفتار داشت. واضح است که این رابطه او را به عنوان یک شخص شکل داد، اگرچه او اجازه نداد رفتار ظالمانه پدرش او را نابود کند. BJ فرصتی برای حل این درگیری دریافت می کند، اگرچه نتیجه آن تلخ است.
بازیهایی که جنگ و پیامدهای آن را بررسی میکنند، بهویژه تحت حاکمیت ظالم، اغلب سعی میکنند تجربهای ارائه کنند که وحشتهای شیطانی آن و انسانیت کسانی را که تحت تأثیر قرار میدهد، به تصویر بکشد. در جایی که بازیهای دیگر با ارسال پیامهای مختلط یا عدم تعادل در این حق شکست میخورند، Wolfenstein II موفق میشود. نازی ها هیولاهای پستی هستند، اگرچه همانطور که گریس در یکی از صحنه ها اشاره می کند، آنها هیولاهای واقعی نیستند، آنها مرد هستند، و این باعث می شود اعمال آنها بسیار وحشتناک تر شود. شما در تلاش خود از میان صدها، حتی هزاران نفر از آنها میکشید، اما به همان اندازه که شبیهساز قتل نازی است، لحظات لطیف و صمیمانهای بین قهرمانان آن وجود دارد که برای مدت کوتاهی شما را از اکشن بیرون میکشد و شما را وادار میکند. با BJ و بقیه گروه همدلی کنید. یکی از این صحنه ها بین بی جی و آنیا بود که بچه هایشان را حمل می کند. هر دو در مورد مرگ و میر بیلی و چگونگی دور شدن او از او در تلاش برای محافظت از او از درد در صورت مرگش صحبت می کنند. تسکین کمیک به اندازه کافی وجود دارد تا صحنهها احساس غم و اندوه زیادی نداشته باشند، اما لحظات واقعی انسانیت شکننده را ارائه میدهند که احساسی واقعی دارند.
به ندرت پیش میآید که یک بازی باعث شود من به گروه بزرگی از شخصیتها اهمیت بدهم، اما Wolfenstein II موفق به انجام آن میشود. در حالی که من معمولاً با شخصیت هایی روبرو می شوم که با وجود اینکه به اندازه کافی خوب نوشته شده اند، احساسات شدیدی نسبت به آنها ندارم، MachineGames آنقدر زندگی و شخصیت به شخصیت های آنها اضافه کرده است که نمی توانید از آنها مراقبت نکنید. از طریق کات سین های خیره کننده با دیالوگ های شوخ، نگاه عمیق تری به بسیاری از نقش های فرعی می گیریم. صداپیشگان خط های خود را به خوبی ارائه می دهند، و اگرچه همگام سازی لب در چند صحنه احساس می شد، اما همه جنبه ها با هم کار می کردند تا شخصیت های قابل باوری خلق کنند.
من نتوانستم Wolfenstein II را که روی Xbox One X اجرا می شود آزمایش کنم، اما فقط می توانم تصور کنم که زیبا به نظر می رسد زیرا در حال حاضر اجرای آن روی Xbox One استاندارد بسیار زیبا است. اگرچه بافتهای چند مدل کاراکتر آنطور که من میخواستم دقیق نیستند و گاهی اوقات اشیاء در دستگاه جانبی یا فاصله کمی نرمتر و شفافتر به نظر میرسند، در کل گرافیکها چشمگیر هستند و خدمات قابل ستایشی را به جو ارائه میکنند. هر چند وقت یکبار تاخیر ناچیز را تجربه می کردم، حتی در لحظات کم هرج و مرج، اما در غیر این صورت بازی در زمان من با آن به خوبی اجرا می شد.
در سالی پر از بازی های خارق العاده، Wolfenstein II در بین بهترین ها قرار دارد. MachineGames یک بازی با مبارزات شدید و شرورانه ساخت که صرف نظر از اینکه چگونه بازی می کنید همیشه سرگرم کننده است. داستان، داستانی عالی از شروع یک انقلاب با تمام پیروزیها و شکستهای غمانگیز آن است که با شخصیتهای خوشنویس در هر دو طرف نبرد تکمیل میشود. جدای از مسائل جزئی اجرا، من از بازی The New Colossus خوشحال شدم. اگر در پاییز امسال فقط می توانید یک بازی انجام دهید، آن را به این یکی تبدیل کنید.