نقد و بررسی: Sea of Thieves - پتانسیل استفاده نشده
9 دقیقه خواندن
منتشر شده در
صفحه افشای ما را بخوانید تا بدانید چگونه می توانید به MSPoweruser کمک کنید تا تیم تحریریه را حفظ کند ادامه مطلب
نسخه مورد انتظار Sea of Thieves از راه رسید و استقبال از آن بین طرفداران ایکس باکس کاملاً بحث برانگیز بود. کسانی که از آن متنفرند به بی انصافی متهم شده اند. کسانی که آن را دوست دارند به دلیل وفاداری به برند متهم به جانبداری و کور شده اند. طبق معمول، Sea of Thieves مزایا و معایب خود را دارد.
مایکروسافت این را به گونهای به بازار عرضه کرد که این شرکت در حال سرمایهگذاری بر آن بود که امتیاز بزرگ بعدی آن باشد. یک بازی پرچمدار برای برند Xbox. متأسفانه، من باور نمی کنم که آنطور که آنها انتظار داشتند از آب درآمد. یا حداقل، من معتقدم که اشتیاق به مرور زمان از بین خواهد رفت، و ممکن است مانند تلاشهای دیگر برای IP جدید که این نسل را برای مایکروسافت گیر ندادهاند، به خاطر بسپارند. چیزی که به نفع Rare و مایکروسافت کار می کند این است که Sea of Thieves می تواند دائماً تکامل یابد. هنوز وجود ندارد، اما امیدی برای آن وجود دارد.
این بدون شک بلندپروازانهترین پروژه Rare تا به امروز است، و من نمیتوانم احساس کنم که استودیو بیشتر از آن چیزی که میتواند بجوید، کمی از خود بیزار است. Sea of Thieves متکی به تعامل بازیکن و گیم پلی نوظهور است، اما جهت کافی برای هدایت این سناریوها را ارائه نمی دهد. حتی پس از اینکه اولین بار فاش شد، بازیکنان مطمئن نبودند که هدف چیست. تو بازی چیکار میکنی؟ اهداف شما چه هستند؟ چرا بازی می کنی؟ بدون هیچ روایت مرکزی برای صحبت کردن، به نظر می رسید که بازیکنان بدون "شانس خوب" به دریاهای آزاد پرتاب می شوند. مردم غافل بودند که این همان نقطه ای بود که Rare سعی می کرد به آن برسد. استودیو هرگز این بازی را به عنوان چیزی متفاوت بازاریابی نمی کند.
مسلماً، من تحت تأثیر Sea of Thieves در طول بتای باز آن قرار نگرفتم، و همچنین در چند ساعت اول پس از عرضه آن تحت تأثیر قرار نگرفتم. به عنوان یک نوازنده انفرادی، فاقد محتوا بود. میدانم که این بازی برای بازی با دوستان ساخته شده است، اما Rare بهطور خاص گزینههایی را اضافه کرده است که به بازیکنان انفرادی اجازه میدهد به تنهایی سفر کنند، و به نظر میرسد منابع کافی برای کامل کردن گیمپلی برای ماجراجویان تنها اختصاص داده نشده است.
به جای اینکه یک گالیون بزرگ را با خدمه ای متشکل از سه عضو دیگر هدایت کنم، Sloop خودم را هدایت کردم که به خودی خود یک چالش بود. هر قسمت از کشتی به طور جداگانه کنترل می شود. اگر میخواهم سریعتر بروم، باید دستهایم را از روی چرخ برداریم و بادبان را پایین بیاورم. اگر خدمه دزد دریایی دیگری روی من پرش می کردند، در واقع در آب مرده بودم که به توپ ها شلیک می کردم. انداختن لنگر همیشه یک گزینه نبود، زمانی که وقت گرانبهایی را صرف بالا بردن آن می کردم. بسیار طاقت فرسا و رک و پوست کنده است. شاید Assassin's Creed IV: Black Flag به من اجازه داد تا کل کشتی - از سرعت تا توپ هایش - را به یکباره کنترل کنم. Rare بدیهی است که غوطه ور می شود و اطمینان می دهد که هر فرد به عنوان بخشی از یک خدمه دزدان دریایی احساس یک فرد منحصر به فرد می کند، اما این مکانیک ها با بازیکنان انفرادی به خوبی کار نمی کنند.
بازیکنان انفرادی نیز گوسفند سیاه نیستند. برای من عادی بود که مرتباً یکی را ببینم. من متوجه شدم که اغلب سایر بازیکنان انفرادی نیز حداقل در زمان بازی من از رویارویی اجتناب می کنند، بنابراین تقریباً تجربه ای را که Rare می خواست ایجاد کند شکست می دهد. مطمئناً، چند بار یک بازیکن دوستانه به من کمک کرد در حالی که ما تعدادی از دشمنان را غرق کردیم، و من همیشه قدردان مردی خواهم بود که هنگام چرخاندن صندوق ذخیره طلا من را نکشت، اما به طور کلی ما تمایل داشتیم که بچسبیم. به خودمان
یکی از چیزهای خوبی که بازی انفرادی به من ارائه داد این بود که مشکلی برای راهاندازی بازی و ورود سریع به آن نداشتم.
با وجود مشکلات من در قایقرانی، غوطه وری شگفت انگیز است. در یک لحظه متوجه شدم که به صندلی ام تکیه داده ام و در حالی که در حال کشتی بودم، گردنم را به اوج دکل رساندم. من مطمئناً در آن لحظه گرفتار شدم. این به تنهایی نشان می دهد که چقدر شما را به دنیای خود می کشاند.
اولین خدمه خصمانه ای که با آن روبرو شدم، در تاریکی شب وقتی در جزیره ای بودم به کشتی من رفتند. هنگامی که صدای شلیک توپها را شنیدم، در سراسر جزیره شنا کردم - تمام مدتی که توسط یک کوسه تعقیب میشد - تا اینکه سوار کشتی شدم و یکی از خدمهای را که با گالئون ترک کردند، کشتم، زیرا او نمیدانست من دوست هستم یا نه. دشمن. این تقریباً به اندازه برخی از داستانهایی که شنیدهام هیجانانگیز نیست، اما یکی از اولین تجربههایی بود که جرقهای را که Sea of Thieves در درونش داشت احساس کردم.
با توجه به ماهیت بازی، مسافت پیموده شده شما به شدت متفاوت خواهد بود. من متوجه هستم که این بررسی برای همه نخواهد بود. اگر با گروهی از دوستانتان بازی میکنید، احتمالاً اهمیتی نمیدهید که سوار شدن به کشتی به تنهایی چه حسی دارد. اما بخشهایی از تجربهام و مشکلاتی که با آنها مواجه شدم را میتوان به مخاطبان بیشتری تعمیم داد، و برخی از ایرادات اساسی در طراحی Sea of Thieves را نشان میدهند.
هر جناح اساساً شما را به ماموریتهای واکشی میفرستد که به منظور ایجاد تعامل با بازیکن است. سختی آنها افزایش می یابد، اما سیستم های موجود به اندازه کافی عمیق یا پیچیده نیستند که توجه شما را همیشه حفظ کنند. Gold Hoarders شما را وادار می کند تا برای یافتن گنج دفن شده به جزیره ای بروید و به راحتی آن ها را به دست خواهید آورد تا آن را حفر کنید. در نهایت نقشه این گنج ها به شما داده نمی شود و در عوض معماهایی که باید حل کنید به شما داده می شود. مهم نیست که چگونه به شما ارائه می شود، ماموریت ها معمولاً شستشو و تکرار می شوند. برو داخل، با چند اسکلت مبارزه کن، برو بیرون. وقتی با خدمه دیگری برخورد می کنید، برخی از لحظات می توانند پرتنش و آشفته باشند، در حالی که برخی دیگر راکد هستند. زمان استراحت و استراحت خوشایند است، اما آنقدر مکرر اتفاق می افتد که منجر به کسالت می شود.
این با نبرد ساده آن ترکیب شده است. مبارزه با شمشیر یا تیراندازی به بازیکن دیگر چیز زیادی نیست، و منظورم این است که به شدت توسط مهارت دیکته نمی شود. از یک طرف، من دسترسی آن را تحسین می کنم. از سوی دیگر، آنقدر سطحی است که نمیتوان بازیکنان را برای تسلط بر آن سرمایهگذاری کرد، زیرا چیزی برای تسلط وجود ندارد.
عناصر سفارشی سازی آن نیز فاقد عمق هستند. من میتوانم هر چیزی را که میتوانید بخرید فهرست کنم - قطبنما، لباس، سلاح، فانوس، سطل، بیل، تانکر، بادبان، عینک جاسوسی. چیزهای زیادی است. اما در بیشتر موارد، اصلاً روی گیم پلی شما تأثیر نمی گذارد. شما مطمئناً به خاطر داشتن دلال ترین گالیون که در دریاها دریانوردی می کند، حق بالیدن خواهید داشت، اما مزایای مفید زیادی از آن به دست نخواهید آورد.
برای بازی به این بزرگی، کاوش می تواند ناامید کننده باشد. اولین کشتی های غرق شده ای که با آن روبرو شدم، خجالتی بودند تا اینکه خوشبختانه در یکی از آنها جمجمه ای شرور را پیدا کردم. حتی جزایر آن خالی و بی جان هستند. چیز زیادی برای انجام یا دیدن وجود ندارد. شما فکر می کنید یک لانه مخفی پر از رمز و راز و دسیسه پیدا خواهید کرد، اما چیزی برای پیدا کردن وجود ندارد (اگر وجود داشته باشد، من مطمئناً پیدا نکردم). از یک غار می گذری و از انتهای دیگر بیرون می آیی. چند بشکه را در دوردست میبینید و میآیید تا بفهمید خالی هستند یا هیچ چیز کاربردی ندارند. چیز زیادی برای تعامل با اسکلت هایی که از زمین بیرون می آیند و حمله می کنند وجود ندارد.
اگر یک چیز باشد که اکثر بازیکنان با آن موافق باشند، این است که زیبایی بصری Sea of Thieves زیباست. اگر بخواهم بهترین ظاهر را در بازی های ویدیویی انتخاب کنم، این بازی در صدر این لیست قرار می گیرد. گرافیک کارتونی آن چیزی است که آن را در میان عناوین واقعی و واقعی AAA متمایز می کند. جنب و جوش دنیای آن ذاتاً به گونه ای جذاب است که اکثر بازی ها جذاب نیستند. آب و هوای پویا را اضافه کنید و از اینکه چقدر سریع یک روز آرام در دریا می تواند به یک ماجرای خائنانه و در عین حال فریبنده تبدیل شود، شگفت زده خواهید شد.
من نمی توانم برای عملکرد Sea of Thieves در ایکس باکس وان ایکس صحبت کنم، اما اجرای آن بر روی ایکس باکس وان استاندارد به طرز قابل توجهی متلاطم بود. غالباً با مواردی مواجه میشوم که صفحه نمایش برای یک ثانیه یخ میزند و شخصیت من در آن بازه زمانی پنج فوتی حرکت میکند، به طور کامل از جایی که میخواستم راه میرفتم بگذرم و کاملاً به نمای دیگری بروم. تقریباً انگار صفحه نمایش من عقب افتاده است، اما حرکت شخصیت من بالا نمی رود تا اینکه بالاخره صفحه نمایش را فرا گرفت. در لحظات دیگر، متوجه شدم که انتقال از دویدن در آب به خشکی باعث میشود صفحه نمایش برای یک لحظه بلرزد. خوشبختانه من با هیچ باگ شکستن بازی مواجه نشدم، اما نادیده گرفتن این موضوع که Sea of Thieves در اطراف لبهها ناهموار است، زمانی که مشکلات کوچکی مانند آن مرتباً ظاهر میشوند، سخت است.
Sea of Thieves اگر مثل Destiny بود (بله تحمل کن) موفق تر بود. حاوی مقدار زیادی از محتوای PvE به همراه Co-op، مانند Destiny، میتواند به حفظ پایگاه پخش بزرگ کمک کند و تجربههای نوظهوری را که Rare به دنبال تسهیل آن بود، ایجاد کند. همانطور که هست، تعادل قطع است. بیش از حد به حکایات پخشکننده تکیه میکند و به اندازه کافی به سناریوهای ساختهشده توسط توسعهدهندگان تکیه نمیکند، در نتیجه ناهماهنگی ایجاد میکند که هرگز به آن عادت نمیکنید. خم شدن به سمت یکی یا دیگری خوب است، اما ارزش Sea of Thieves مستقیماً به افرادی که آن را بازی می کنند بستگی دارد. بدون آنها، یک شبیه ساز قایق بادبانی خوب است. اگر میخواهند جامعهای بلندمدت و متعهد ایجاد کنند، Rare باید کارهای زیادی انجام دهد.
شما می توانید Sea of Thieves را برای ده ها ساعت بدون خراش دادن سطح بازی کنید و مشکل اصلی آن در همین جاست. لحظات باورنکردنی از گیمپلی نوظهور ممکن است بسیار کم باشد. Rare سعی کرد رعد و برق را در یک بطری با Sea of Thieves بگیرد. توسعه دهندگان فقط نتوانستند از پتانسیل آن استفاده کنند. با این حال، با پشتیبانی مناسب، کشتی را میتوان چرخاند، تا حدی به این دلیل که Rare چنین پایه محکمی را ساخته است.
گلزنی در یک بازی سرویس زنده مانند این دشوار است. سالها، شاید حتی چند ماه کوتاه، میتواند تجربهای کاملاً متفاوت باشد. برای اهداف این بررسی، Sea of Thieves را در مراحل ابتدایی پوشش می دهد. به هیچ وجه نباید به این نمره نگاه کنید و بی نهایت قضاوت کنید و همچنین نباید به عنوان کیفرخواست نهایی به آن نگاه کنید.