یادداشت مدیر عامل لینکدین به کارمندانش در رابطه با خرید مایکروسافت
10 دقیقه خواندن
منتشر شده در
صفحه افشای ما را بخوانید تا بدانید چگونه می توانید به MSPoweruser کمک کنید تا تیم تحریریه را حفظ کند ادامه مطلب
https://youtu.be/-89PWn0QaaY
همانطور که همه می دانید، مایکروسافت امروز همه را شگفت زده کرد اعلام که آنها لینکدین را به قیمت 26 میلیارد دلار خریداری می کنند. مایکروسافت حتی یک ارائه عمومی در مورد اینکه چرا این خرید بسیار عالی است، ارسال کرده است. آن را بررسی کنید اینجا کلیک نمایید. می توانید ایمیل ساتیا نادلا به کارمندان مایکروسافت در رابطه با این خرید را بخوانید اینجا کلیک نمایید. جف وینر، مدیرعامل لینکدین نیز یادداشتی برای کارمندان خود نوشت. آن را در زیر بخوانید.
15 دسامبر 2008، اولین روز از بهترین شغلی بود که تا به حال داشته ام. دلیل من برای پیوستن به لینکدین ساده بود: فرصتی برای کار با رید هافمن، بنیانگذاری که بسیار تحسین و احترام میکردم. برای پیوستن به یک تیم بسیار با استعداد و اختصاصی؛ و افزایش گسترده عضویت و تجارت لینکدین، که هر دو پتانسیل تغییر اساسی روش اتصال جهان به فرصت را داشتند. هرگز در وحشیانه ترین رویاهایم نمی توانستم تصور کنم در 7 سال و نیم آینده چه اتفاقی می افتد. تیم ما از 338 نفر به بیش از 10,000 نفر، اعضای ما از 32 میلیون نفر به بیش از 433 میلیون نفر و درآمد ما از 78 میلیون دلار به بیش از 3 میلیارد دلار افزایش یافته است.
علیرغم این دستاوردها، ما تازه شروع به درک کامل پتانسیل و هدف خود کردهایم: ماموریت ما برای ایجاد ارتباط با متخصصان جهان برای ایجاد بهرهوری و موفقیت بیشتر، و چشمانداز ما برای ایجاد فرصتهای اقتصادی برای هر یک از اعضای نیروی کار جهانی.
اطلاعیه امروزاین که لینکدین نیروها را با مایکروسافت ترکیب خواهد کرد، گام بعدی در سفر مشترک ما، پله بعدی برای تحقق ماموریت و چشم انداز ما، و در باقی ماندن مدیرعامل شرکت، فصل بعدی در بزرگترین تجربه حرفه ای زندگی من است.
مهم نیست در حال حاضر چه احساسی دارید، به خودتان زمان بدهید تا اخبار را پردازش کنید. ممکن است احساس هیجان، ترس، غم و اندوه یا ترکیبی از همه این احساسات داشته باشید. همه اعضای تیم اجرایی تجربه مشابهی را داشته اند، اما ما ماه ها فرصت داشته ایم تا پردازش کنیم. صرف نظر از فراز و نشیب ها، ما به طرف مقابل آمدیم و بدون هیچ تردیدی می دانیم که این بهترین چیز برای شرکت ما است.
بگذارید چرا توضیح دهم.
هر روز که سر کار می آیم، در درجه اول توسط دو چیز هدایت می شوم:
اول اینکه به رسالت و چشم انداز خود پی ببریم. در حالی که این موضوع برای من همیشه در ذهن من بوده است، هرگز بیشتر از الان نبوده است. آن دیدگاه دیستوپیایی از آینده را به خاطر دارید که در آن فناوری میلیون ها نفر را از شغل خود آواره می کند؟ این اتفاق می افتد. تنها در سه هفته گذشته، فاکسکان اعلام کرد که این کار را انجام خواهد داد جایگزینی 60,000 کارگر کارخانه مدیر عامل سابق مکدونالد گفت با روباتها، با افزایش دستمزدها، همین اتفاق میافتد در سراسر فرنچایز خود، Walmart برنامه های خود را برای شروع اعلام کرد آزمایش پهپادها در انبارهایش و ایلان ماسک پیش بینی کرد فناوری خودروهای کاملاً مستقل ظرف دو سال خواهد رسید
چه جابجایی کارگران، شکاف مهارت ها، بیکاری جوانان، یا طبقه بندی اجتماعی-اقتصادی، تأثیر آن بر جامعه خیره کننده خواهد بود. من بارها این را گفته ام و هر روز بیشتر به آن اعتقاد دارم: ایجاد فرصت های اقتصادی مسئله تعیین کننده زمان ما خواهد بود. به همین دلیل است که اینجا هستم و نمی توانم فکر کنم کار دیگری انجام دهم. به زبان ساده، کاری که ما انجام می دهیم مهم است و بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارد.
دومین چیزی که من هر روز روی آن تمرکز می کنم، زنده کردن فرهنگ و ارزش هایمان است. ده سال پیش، اگر از من درباره فرهنگ و ارزشها میپرسیدی، چشمانم را میچرخانم و شعری از دیلبرت میخوانم. اما زمانی که به عنوان مدیرعامل شروع به کار کردم، از اهمیت آنها قدردانی کردم. فرهنگ و ارزشها پایهای را فراهم میکنند که هر چیز دیگری بر آن بنا شده است. مسلماً آنها مهمترین مزیت رقابتی ما هستند و چیزی که برای تعریف ما رشد کرده است. تغییر جهان یک چیز است. این کار دیگری است که آن را به روش منحصر به فرد خود انجام دهیم: ابتدا اعضا. روابط مهم است باز، صادق و سازنده باشید. تقاضای تعالی هوشمندانه ریسک کنید مثل یک مالک رفتار کنید
ما همین هستیم. آن لینکدین است.
من اساساً روی این دو چیز تمرکز میکنم، زیرا زمانی که جای شما بودم، این تمام چیزی است که میخواستم: احساس واضح هدف و فرصتی برای موفقیت در پیگیری آن هدف. خوشبختانه، در نقش فعلیام، واقعاً میتوانم کاری در مورد آن انجام دهم.
برای اینکه رسالت و چشم انداز خود را دنبال کنیم و این کار را به گونه ای منطبق با فرهنگ و ارزش های خود انجام دهیم، باید سرنوشت خود را کنترل کنیم.
این مهمترین دلیل پشت اطلاعیه امروز است.
در این مرحله، برخی از شما ممکن است فکر کنید که این به نظر کاملاً غیر منطقی به نظر می رسد: چگونه پس از به دست آوردن، به احتمال زیاد چگونه سرنوشت خود را کنترل خواهیم کرد؟ پاسخ هم در روشی است که جهان در آن تکامل یافته است و هم در روش منحصر به فردی که این معامله در آن ساختار خواهد شد.
دنیایی را تصور کنید که در آن دیگر به تیتانهای فناوری مانند اپل، گوگل، مایکروسافت، آمازون و فیسبوک نگاه نمیکنیم و نمیدانیم که عملکرد در مقیاس فوقالعاده آنها چگونه خواهد بود – زیرا ما یکی از آنها هستیم.
دنیایی را تصور کنید که در آن نسبت به فضای رقابتی در حال تشدید واکنش نشان نمیدهیم - ما آن را با مزایایی رهبری میکنیم که اکثر شرکتها فقط میتوانند رویای استفاده از آن را داشته باشند.
دنیایی را تصور کنید که در آن تحت فشار قرار نگیریم تا سرمایهگذاری بلندمدت را به خطر بیندازیم، در مورد ایجاد اختلال در خود مردد نباشیم، یا به دلیل نگرانیهای مربوط به قیمت سهام در مسیری که میتوانیم پاداش و استعدادهای جدید را به دست آوریم دچار مشکل نمیشویم، اما به طور مداوم هوشمندانه برای تحقق مأموریت خود سرمایهگذاری میکنیم. و بینایی
و جهانی را تصور کنید که در آن رکود اقتصادی جهانی توانایی ما را برای اجرا محدود نمیکند، بلکه کیفیت اساسی هدف ما را تقویت میکند و در واقع عزم ما را در زمانی که مردم بیشتر به ما نیاز دارند تقویت میکند.
با اخبار امروز، ما نیازی به تصور هیچ یک از آنها نخواهیم داشت زیرا اکنون واقعیت ماست.
ممکن است برخی از شما بپرسید "چرا مایکروسافت؟"
مدتها قبل از اینکه من و ساتیا برای اولین بار درباره اینکه چگونه می توانیم با هم کار کنیم صحبت کنیم، افکارم را در مورد تاثیرگذاری تلاش های او برای انتقال سریع مایکروسافت به طور عمومی به اشتراک گذاشته بودم. استراتژی و فرهنگ. از این گذشته، بسیار نادر است که ببینیم شرکتی با این وسعت و مقیاس به این سرعت برای ایجاد تغییرات اساسی حرکت کند.
مایکروسافتی که تحت رهبری ساتیا تکامل یافته است، شرکتی چابک تر، نوآورتر، باز و هدفمندتر است. این نکته آخری بود که برای اولین بار به من فکر کرد که میتوانیم این کار را بسازیم، اما این افکار او در مورد اینکه چگونه این کار را انجام میدهیم بود که من را واقعاً در مورد آیندهاش هیجان زده کرد.
هنگامی که ساتیا برای اولین بار ایده خرید لینکدین را مطرح کرد، گفت که کاملاً ضروری است که ما روی دو چیز هماهنگ باشیم: هدف و ساختار. در مورد اولی، طولی نکشید که ما دو نفر متوجه شدیم که تقریباً بیانیههای مأموریت یکسانی داریم. برای لینکدین، این بود که حرفه ای های جهان را به هم متصل کند تا آنها را سازنده تر و موفق تر کند، و برای مایکروسافت این بود که به هر فرد و سازمانی در جهان برای دستیابی به دستاوردهای بیشتر قدرت دهد. اساساً، ما هر دو تلاش میکنیم یک کار را انجام دهیم، اما از دو مکان مختلف به آن میرسیم: برای لینکدین، این شبکه حرفهای است و برای مایکروسافت، ابر حرفهای.
هر دوی ما متوجه شدیم که ترکیب این داراییها منحصربهفرد خواهد بود و این پتانسیل را دارد که فرصتهای عظیمی را باز کند.
مثلا:
- افزایش گسترده دسترسی و تعامل لینکدین با استفاده از شبکه برای تقویت لایه های اجتماعی و هویتی اکوسیستم مایکروسافت با بیش از یک میلیارد مشتری. به چیزهایی مانند نمودار LinkedIn که در Outlook، Calendar، Active Directory، Office، Windows، Skype، Dynamics، Cortana، Bing و موارد دیگر در هم تنیده شده است فکر کنید.
- تسریع هدف ما برای تغییر یادگیری و توسعه با ادغام عمیق Lynda.com/LinkedIn راه حل یادگیری در آفیس در کنار برخی از محبوب ترین برنامه های بهره وری در جهان (توجه داشته باشید: 6 مورد از 25 محبوب ترین Lynda.com دوره ها مربوط به محصولات مایکروسافت است).
- درک پتانسیل کامل لینکدین برای تغییر واقعی روش کار با مایکروسافت برای نوآوری در راه حلهای درون سازمانی که آماده اختلال هستند، مانند فهرست راهنمای شرکت، انتشار اخبار شرکت، همکاری، ابزارهای بهرهوری، توزیع هوش تجاری و کارمندان. صدا و غیره
- گسترش فراتر از استخدام و یادگیری و توسعه برای ایجاد ارزش برای هر بخشی از سازمان که با استخدام، مدیریت، ایجاد انگیزه یا رهبری کارکنان درگیر است. این حوزه سرمایه انسانی یک فرصت تجاری عظیم و یک فرصت کاملاً جدید برای مایکروسافت است.
- به مشتریان محتوای حمایتشده این امکان را میدهد تا به کاربران مایکروسافت در هر نقطه از اکوسیستم مایکروسافت دسترسی پیدا کنند و موجودی قابلتوجهی را باز کند.
- تعریف مجدد فروش اجتماعی از طریق ترکیب Sales Navigator و Dynamics.
- استفاده از قابلیتهای اشتراک ما برای فراهم کردن فرصتهایی برای تعداد زیادی از فریلنسرها و ارائهدهندگان خدمات مستقل که از برنامههای مایکروسافت برای اجرای کسب و کار خود به صورت روزانه استفاده میکنند.
و اینها تنها بخشی از ایده هایی است که از اولین جلسه ما مورد بحث قرار گرفته است.
با توجه به هدف، توجه خود را بر ساختار بالقوه متمرکز کردیم. نمیدانستم ساتیا قرار است چه پیشنهادی بدهد، اما میدانستم که اگر از همان ابتدا راه درستی ایجاد نشود، یکپارچهسازی کسب چقدر دشوار است.
به طور خلاصه، ساتیا مرا در «استقلال» داشت. به عبارت دیگر، چشم انداز او این بود که لینکدین را به عنوان یک نهاد کاملاً مستقل در مایکروسافت اداره کند، مدلی که با موفقیت زیادی توسط شرکت هایی مانند یوتیوب، اینستاگرام و واتس اپ استفاده می شود. من به عنوان مدیرعامل باقی می مانم و به جای هیئت مدیره مستقیماً به او گزارش می دهم. همراه با رید، بیل گیتس، همکار سابق من چی لو، و شریک جدید اسکات گاتری، ما در مورد بهترین روش برای استفاده از این ترکیب فوق العاده از دارایی ها در حالی که یک ماموریت مشترک را دنبال می کنیم، شریک خواهیم شد. هر دوی ما موافق بودیم که این ممکن است نه تنها ساختاری باشد که می تواند کار کند، بلکه می تواند ساختاری باشد که هر دو شرکت در آن پیشرفت کنند.
اکنون به مهمترین سؤال می پردازیم: این به طور خاص برای شما به عنوان کارمند لینکدین چه معنایی دارد؟
با توجه به توانایی ما برای فعالیت مستقل، انتظار میرود تغییرات کمی صورت گیرد: شما همان عنوان، همان مدیر و همان نقشی را خواهید داشت که در حال حاضر دارید. یک استثنا: برای آن دسته از اعضای تیم که شغل آنها کاملاً بر حفظ وضعیت LinkedIn به عنوان یک شرکت سهامی عام متمرکز است، ما به شما کمک می کنیم بازی بعدی خود را پیدا کنید. از نظر هر چیز دیگری، باید طبق معمول تجارت شود. ما مأموریت و چشم انداز یکسانی داریم. ما فرهنگ و ارزش های یکسانی داریم. و من هنوز مدیرعامل لینکدین هستم.
می خواستم در مورد یک یادداشت آشنا نتیجه گیری کنم. یکی از خاطره انگیزترین لحظاتی که در لینکدین تجربه کردم، نواختن زنگ در نیویورک بود. همه دستهایی را که داشتیم، مثل دیروز رویداد را دنبال میکردیم، به یاد میآورم. در آن جلسه، ما این واقعیت را تقویت کردیم که عمومی شدن آخرین بازی نیست، بلکه یک پله در روند اهداف نهایی ما است. همه دستها را با دو کلمه تمام کردیم که به شعار غیررسمی لینکدین تبدیل شدهاند: «بازی بعدی». به عبارت دیگر، در گذشته، معطل ماندن بیش از حد در درس آموخته شده، یا جشن گرفتن یک موفقیت خاص، تمرکز نکنید، بلکه بر روی کاری که در دست دارید تمرکز کنید. این شعاری است که به خوبی به ما خدمت کرده است.
بنابراین، در اینجا به سنگ پله بعدی است.
بازی بعدی
به نظر من ایمیل جف بهتر از ایمیل ساتیا به کارمندانش است. شما چی فکر میکنید؟