نقد و بررسی: Just Cause 4 بهترین تجربه sandbox را در این نسل ارائه می دهد
5 دقیقه خواندن
منتشر شده در
صفحه افشای ما را بخوانید تا بدانید چگونه می توانید به MSPoweruser کمک کنید تا تیم تحریریه را حفظ کند ادامه مطلب
در Xbox One X بررسی شده است
دوباره قرار گرفتن به جای قهرمان فیلم Just Cause، ریکو رودریگز، برای من احساس میکند که خانهام است. تعداد بسیار زیادی از ساعتهایی که من صرف چتربازی و چتربازی در بیومهای متعدد بازی دوم این سری کردهام و بالها را در بهشت عمودی مدیچی در سومین بازی قرار دادهام به این معنی است که انتقال به Just Cause 4 بسیار آسان است.
Just Cause 4 دقیقاً مانند یک الحاقیه جدید در خانهای که تمام عمر خود را در آن زندگی کردهاید، میتواند اصول کلیدی چیزی را که Just Cause را تبدیل به یک فیلم انفجاری، پر اکتان و پر اکشن میکند، حفظ کند. Just Cause 4 همان تعریف این سری است – یک زمین بازی فیزیک زیبا و درخشان که میتواند سلطان بازیهای sandbox باقی بماند. کمی طول می کشد تا به آن عادت کنید، درست مانند یادگیری اجتناب از یک گوشه جدید در راهرو، اما وقتی این کار را انجام دادید، قدردان چیزهای جدید خواهید بود.
شاید این به ضرر آن باشد که در چهارمین ورودی خود، سری Avalanche هنوز نتوانسته طوفان کاملی را که با انتشار قسمت دوم خود داشتند، دوباره به دست بیاورد، اما این بدان معنا نیست که آنچه در اینجا وجود دارد نسبت به آنچه قبلاً آمده است، بهبود زیادی نداشته است. . دلیل این نیست که Just Cause 2 یک نمونه کامل است، بلکه Just Cause 3 و 4 امروز به اندازه بازی دوم در زمان انتشار احساس قابل توجهی ندارند. نوستالژی میتواند همه چیز را به خود بگیرد، اما وقتی برای بازی دوم برمیگردم، در تمام طول مسیر احساس نشاط خالصی میکنم. JC4 موفق می شود این احساس را به تصویر بکشد، اما فقط.
این بار، ریکو رودریگز در مأموریت خود است، تقریباً مانند سه. ریکو بعد از اینکه متوجه شد پدرش با یک شبه نظامی معروف به «دست سیاه» کار میکرد، تمام راه را به کشور خیالی سولیس میرود، کشوری که مستعد شرایط آب و هوایی شدید مانند طوفان برف، رعد و برق، گردباد و غیره است.
تمرکز بر آب و هوای شدید انتخاب هوشمندانه ای است، به خصوص با توجه به حرکت سری به سمت آزادی کامل بازیکن در قالب لباس فوق العاده لذت بخش بازی. برخلاف قبل، موانع ساده ای وجود دارد که می تواند شما را از دیدن همه چیزهایی که بازی ارائه می دهد باز دارد. اگر بدانید چه کاری باید انجام دهید به راحتی قابل عبور هستند، اما بال لباس یا پرواز هواپیماها در نزدیکی برخی از این نیروهای طبیعت می تواند منجر به نتایج مرگبار شود.
پس از ورود قهرمان داستان ما، سولیس به سرعت وارد یک جنگ داخلی گسترده می شود. (من نمی گویم تقصیر ریکو است... اما قطعاً 100٪ تقصیر ریکو است.) همانطور که مأموریت ها را کامل می کنید، می توانید خط مقدم را پیش ببرید، قلمرو خود را گسترش دهید و فضای امن بیشتری را برای خود فراهم کنید. در غیر این صورت، درست مانند ورود به مناطقی با آب و هوای شدید، در خطر اصابت موشک های ضد هوایی و سایر سلاح ها قرار خواهید گرفت. آنها به راحتی قابل اجتناب هستند، حتی زمانی که درست در قلب زمین های دشمن چتربازی می کنند، اما ریکو اساساً در این مرحله یک ابرقهرمان است.
خارج از ساختار کلی بازی که به اندازه کافی در حال تغییر است تا احساس تازگی داشته باشید، Just Cause 4 در هر جنبه دیگری از طراحی خود، شاهد برخی از اضافات معنادار است. هوش مصنوعی هوشمندتر است، انیمیشنها روانتر هستند، بازی با سلاحها فشردهتر است و عملکرد نسبت به بازی سوم جهشی دارد - همه چیز بهبود یافته است.
تاثیرگذارتر از همه، تغییرات دیوانهواری است که Avalanche روی مجموعه اصلی ریکو انجام داده است. در حالی که تقویتکنندهها و موارد مشابه برای دفعه قبل در دسترس بودند، اکنون از سفارشیسازی اضافی بهره میبرند که به شما امکان میدهد واقعاً دنیا را خراب کنید. چسباندن بوسترها و بادکنکها با تنظیمات و ماشههای جداگانه میتواند به شما این امکان را بدهد که به برخی از احمقانهترین راههای ممکن دست و پنجه نرم کنید. شما می توانید یک ماشین پرنده بسازید که در واقع قابل کنترل است، می توانید یک کره انفجاری را در یک شهر رانندگی کنید، یک سیلندر گاز را به موشک تبدیل کنید - امکانات بی پایان هستند.
پس حیف است که Just Cause 4 همچنان همان مشکلاتی را دارد که ما در هر بازی در این فرنچایز از آن شکایت داشتیم. روایت هرگز نمی تواند احساس جذابی داشته باشد، به خصوص آنقدر درگیر کننده نیست که شما را از سرگرمی هایی که خودتان می سازید دور کند، و ماموریت های اصلی به هیچ وجه به اندازه سرگرمی های خود شما سرگرم کننده نیستند.
وسایل نقلیه علیرغم تعمیرات اساسی آشکار در کنترل و هدف، از همان عدم درگیری رنج می برند. در حالی که دلایلی برای استفاده از وسایل نقلیه وجود دارد - در بسیاری از ماموریتها به جای استفاده از لباسهای بال، باید در مکانهایی رانندگی کنید - کنترل آنها بدتر از همیشه در یک بازی Just Cause است. ماشینها فاقد وزن هستند – در هر پیچ کوچکی که حتی بازی اصلی نداشت، یک حس باریکی وجود دارد. این یک ناامیدی بزرگ است.
Just Cause 4 به عنوان پادشاه سندباکس های جهان باز باز می گردد. حتی با وجود باخت های آن، بازی های کمی وجود دارند که به این اندازه سرگرم کننده هستند. این مضحک، دیوانه کننده و دیوانه کننده است، و این همان چیزی است که Just Cause 3 باید می بود. ساختار ماموریت و وسایل نقلیه هنوز به طور قابل ملاحظهای صیقل نخورده باقی میمانند و دو بازی را از جواهر تاج این سری به پایان میرسانند، اما زمانی که یاد بگیرید چگونه خودتان را سرگرم کنید به اندازه کافی قابل بخشش است.
به طور خلاصه، Just Cause 4 هنوز هم یک تجربه ذهنی است که مانند همیشه سرگرم کننده است – این بار مانند یک نمایش اسلاید اجرا نمی شود. این نوعی بازی است که من معتقدم همه باید مالک آن باشند. شما همیشه به آن بازی نیاز خواهید داشت که بتوانید با تخریب و خلاقیت بی نظیر آن را اجرا کنید. فوق العاده است و من تقریباً به همان اندازه که Just Cause 2 را دوست دارم این را می ستایم.